استراتژی‌‌های افزایش نفوذ در محیط کار

استراتژی‌‌های افزایش نفوذ در محیط کار

راهکارهای افزایش نفوذ در محیط کار شامل گوش دادن فعال، پرسیدن سوالات هدفمند، ایجاد ارتباط انسانی، قدردانی و عذرخواهی به موقعیت است. با تقویت مهارت‌های ارتباطی و کلامی می‌توان نفوذ کرد و تأثیرگذاری را افزایش داد.

استراتژی‌‌های افزایش نفوذ در محیط کار

در حقیقت افراد بدون توجه به جایگاهشان می‌توانند در هر سمت و نقشی که دارند مؤثر و با نفوذ واقع شوند.

ارزشمند‌ترین کالای جهان، طلا و الماس نیست، داشتن جذبه و توانایی نفوذ بر دیگران است. با آموختن واقعیات ساده دربارۀ تأثیرگذاری و نفوذ در دیگران و استفاده از روش‌‌های مربوط به آن می‌توانید تا حدود زیادی بر اثر بخشی تبادل‌ها و تعامل‌‌های خود با دیگران بیفزایید. تردیدی نیست که بعضی‌ها طبیعتاً جاذب‌تر هستند که این البته یک امتیاز است اما قدرت نفوذ و نیروی تأثیرگذاری چیزی نیست که آن را در ژن‌ها جست‌وجو کنیم.

قدرت نفوذ، حاصل مهارت‌‌های ویژ‌ه‌ای است که اغلب ما دربارۀ آن یا اطلاعی نداریم یا در نهایت کم می‌دانیم. این بدان معناست که تکنیک‌‌های افزایش نفوذ را می‌توان آموخت.

به‌طور کلی در کسب‌وکار‌ها و سازمان‌ها باید به این نکته توجه داشت که خواه بالاترین سمت را داشته باشید یا فقط یک شنونده در یک جلسه باشید، یادگیری برخی مهارت‌‌های نفوذ و تأثیرگذاری برای دستیابی به موفقیت بسیار حیاتی است. علاوه بر این، تسلط بر چنین مهارت‌هایی برای یک رهبر سازمانی ضروری است چون او در واقع باید هدایت‌گر بقیۀ افراد باشد. حال این سؤال مطرح است که دقیقاً قدرت نفوذ چیست؟ در محل کار، نفوذ، ظرفیت یا قدرتی است که به یک فرد نیرویی جذب‌کننده می‌دهد تا بتواند اعمال، رفتار یا نظرات دیگران را تحت‌تأثیر قرار دهد.

 نفوذ، ظرفیت یا قدرتی است که به یک فرد نیرویی جذب‌کننده می‌دهد

نفوذ می‌تواند نشئت‌گرفته از موقعیت یا حتی عنوان شغلی باشد، ولی وجود آن برای همیشه تضمین‌شده نیست. در حقیقت، افراد بدون توجه به جایگاه‌شان می‌توانند در هر سمت و نقشی که دارند مؤثر واقع شوند. درادامه استراتژی‌هایی را بررسی می‌کنیم که به افراد در این زمینه کمک می‌کند.

با استفاده از این استراتژی‌ها در محل کار سطح نفوذ و تأثیرگذاری خود را بالا ببرید:

همواره در تلاش برای مؤثرواقع‌شدن باشید 

در ابتدا، شما باید در جست‌وجوی بهبود باشید. مؤثرواقع‌شدن در محل کار، تمایل و تلاش خاصی می‌طلبد. اگر این مسئله برای شما مهم نیست، علت آن را کشف کنید.

 به یاد داشته باشید که همیشه در محل کار بر اساس شایسته‌سالاری عمل نمی‌شود 

مراقب باشید گرفتار این طرز فکر نشوید که اگر شما سخت کار کنید به‌صورت عادلانه و منصفانه پاداشی به شما تعلق خواهد گرفت. رقابت واقعی در محل کار وجود دارد. بله، شایستگی‌ها و نتایج کار برای رشد شما ضروری‌اند اما شما باید یاد بگیرید که چگونه ارتقا یابید و همچنان کار خود را به بهترین نحو انجام دهید.

همواره مهارت‌ها و دانشتان را به‌روز نگه دارید 

امروزه حفظ مهارت‌ها و به‌روزنگه‌داشتن اطلاعات و یادگیری مستمر بسیار آسان است. دوره‌‌های آنلاین، وبلاگ‌ها، کتاب‌ها، پادکست‌ها، سمینارها و حتی یوتیوب، دسترسی آسان به منابع یادگیری را فراهم می‌کنند. اگر شما در حال یادگیری و به‌روزنگه‌داشتن خود نباشید، مطمئن باشید همکار یا رقیب شما در حال توسعه مهارت‌هایش است.

نسبت به دانسته‌ها و اطلاعاتتان خودباوری داشته باشید 

اگر شما به گام سه عمل کنیدبا پروراندن این احساس، بنیان و پایۀ قوی‌ای در روابط‌تان ایجاد می‌کنید تا همکاران و کارفرمایان به شما اعتماد کنند. گام بعدی این است که آن‌قدر شجاعت و جرئت داشته باشید تا نشان دهید چه اطلاعاتی دارید و به هوشمندی افراد حاضر در تیم هستید. مجلۀ HBR در مقاله‌ای اشاره می‌کند که یک زن در صورتی برای یک شغل اقدام می‌کند که صد درصد الزامات شغلی مربوط به آن را برآورده کند. این در حالی است که یک مرد حتی اگر بتواند فقط شصت درصد از الزامات مربوط به یک شغل را انجام دهد برای آن شغل درخواست می‌فرستد.

مشکلات مهم را حل کنید 

بعضی‌ها به‌دلیل چندعملکردی‌بودن، انجام کارها به‌طور هم‌زمان و کمک به دیگران به خودشان افتخار می‌کنند. بهتر است بدانید که حتی اگر شما دارای این صفات خوب هستید، باید با این ریسک که هم‌زمان کار‌های بی‌اهمیت زیادی به شما واگذار شود هم دست‌وپنجه نرم کنید. پس هرآنچه را که می‌توانید انجام دهید تا مشکلات اصلی را در کسب‌وکار خود پیدا کنید و سپس برای حل آن‌ها اقدام کنید. هنگامی که شما شروع به حل مشکلات واقعی کسب‌وکار خود کنید، سطح تأثیرگذاری و نفوذ‌‌تان به‌سرعت بالا خواهد رفت.

بدانید چه زمانی سبک‌‌های ارتباطی فردی (مردانه) یا اجتماعی و جمعی (زنانه) خود را نشان دهید

معمولاً سبک‌‌های ارتباطی خانم‌ها به‌طور مداوم قضاوت می‌شود. سبک شما ممکن است بیش از حد تهاجمی، طاقت‌فرسا، رقابتی یا شاید بیش از حد گرم و دل‌سوزانه یا ملایم دیده شود اما هرگز درست و مناسب نیست. در ظاهر برای یک خانم نشان‌دادن خشم در دنیای کار دردناک است. با این حال، مردان زمانی که پرخاش‌گری، نفرت یا خشم خود را نشان می‌دهند، بهتر عمل می‌کنند. بنابراین، میدان ارتباطات ناهموار است. شما در این شرایط چه کاری انجام می‌دهید؟ مراحل ترقی را به‌گونه‌ای طی کنید که سبک‌‌های ارتباطی انتخابی‌تان برای شما و محیط اطرافتان مفیدتر باشد.

با خودآگاهی شروع کنید و پس از آن تغییرات کوچکی ایجاد کنید تا تکنیک‌‌های ارتباط فردی و جمعی خود را بالا ببرید. آگاه باشید که چه زمانی و کدام سبک ارتباط در یک زمینۀ خاص، قدرت نفوذ شما را افزایش می‌دهد. بعد خودآگاهی خود را در زمینۀ ارتباطات غیرکلامی افزایش دهید. این طرز رفتار شما پیام‌‌های بسیاری دربارۀ شما می‌فرستد که مخاطبانتان به‌طور ضمنی می‌توانند آن‌ها را کشف کنند. ویژگی‌‌های غیرکلامی‌ای که شما باید در نظر بگیرید عبارت است از ظاهر، رفتار، حالت بدن، زبان و سبک صحبت‌کردن، موقعیت اتاق، زبان بدن، صدا و طرز بیان و...

آماده‌سازی و تمرین منجر به بهترین‌ها می‌شود 

مثل یک ورزشکار، آمادگی و تمرین مهارت‌‌های تازه‌یادگرفته‌شده برای تغییر عادات و نتایج مهم‌اند. خودآگاهی حوزه‌هایی را که شما در پی تطابق و سازگاری آن‌ها هستید را مشخص‌تر می‌کند. تمرین به شما اجازه می‌دهد تا رفتار‌های جدید خود را بسنجید. هنگامی که شما برد‌‌های کوچکی را در طول مسیر شغلی خود تجربه می‌کنید، اعتمادبه‌نفس و قدرت نفوذ شما رشد می‌کند.

 از دیگران قدردانی کنید 

تلاش کنید افراد دیگر را در محل کار به رسمیت بشناسید و از آن‌ها قدردانی کنید. تحقیقات نشان می‌دهد هنگامی که دیگران خانم‌ها را تحسین می‌کنند، نسبت به زمانی که خودشان به‌تنهایی ترفیع می‌یابند هم بیشتر احساس مفیدبودن می‌کنند. این موضوع بدین معنا نیست که شما نباید شیوه‌‌های مؤثر برای ترفیع (حرفه‌ای و عاقلانه) را یاد بگیرید، بلکه به این معنا است که شما باید گروه‌ها و قهرمان‌هایی در سازمان داشته باشید که مایل باشند، بهترین‌بودن شما را با صدای بلند انتشار دهند.

قطعاً اگر این استراتژی‌ها را به‌کارگیرید، قابلیت‌‌های نفوذ و تأثیرگذاری خود را افزایش داده و بهبود می‌بخشید. مهم نیست که چه نقشی در سازمان دارید، توانایی شما برای تأثیرگذاری و نفوذ، کلید تداوم رشد و موفقیت شما است.

جذبه و تأثیرگذاری، شانه‌به‌شانۀ هم حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر، جذبه باعث می‌شود دیگران آنچه شما می‌خواهید را با کمال میل انجام دهند. وقتی صحبت از تأثیرگذاری به میان می‌آید، مردم معذب می‌شوند اما تأثیرگذاری هم مثل قدرت خنثی است. عد‌ه‌ای احساس می‌کنند نمی‌توان آن را یاد گرفت. عد‌ه‌ای احساس می‌کنند ممکن است از آن استفادۀ نادرستی شود و عد‌ه‌ای تظاهر می‌کنند که تأثیرگذاری چندان هم مهم نیست. اما در هر حال باید در نظر داشته باشید تأثیرگذاری باعث می‌شود دیگران ایده‌‌های شما را بپذیرند و در راه ایجاد تحول متحد شوند. بیشتر افراد، مفهوم متقاعدکردن و تأثیرگذاری را خوب درک نکرده‌اند. تأثیرگذاری معمولاً کم‌ارزش و بی‌استفاده شده است. ما در فعالیت‌‌های روزانه، در محیط کار، با دوستان و خانواده و با افراد غریبه‌ای که رودررو می‌شویم، دائماً در حال تأثیرگذاری و متقاعدکردن هستیم. تأثیرگذاری درست با اعمال زور امکان‌پذیر نخواهد بود. این کار را نمی‌توان با بدجنسی، تقلب یا کلاه‌گذاشتن سر دیگران انجام داد. تأثیرگذاری را می‌توان یاد گرفت. افراد، تأثیرگذار به دنیا نمی‌آیند، بلکه با گذشت زمان به افرادی تأثیرگذار تبدیل می‌شوند. شما می‌توانید هنر تأثیرگذاری را یاد بگیرد و باید این کار را بکنید. هرکسی در هر شغلی نیاز به مهارت‌‌های تأثیرگذاری دارد. این مهارت‌ها و تکنیک‌ها را هر روز با افرادی که ملاقات می‌کنیم به کار می‌گیریم. بدون آن‌ها به جایی نخواهیم رسید و فقط با تعامل‌برقرارکردن با دیگران است که به موفقیت دست پیدا می‌کنیم. هیچ‌کس به‌تنهایی کاری از پیش نمی‌برد.

دیگران را تشویق کنید

یکی از قدرتمند‌ترین ابزار‌ها تشویق و دست‌زدن است.

از کسی که پیشرفتی کرده، کاری نسبتاً خوب انجام داده یا در حق شما لطفی کرده است، قدردانی کنید. مردم عاشق آن هستند زیرا از بچگی در تلویزیون و سخنرانی‌ها دیده‌اند که برای افراد مهم دست می‌زنند و این عمل در ناخودآگاهشان باقی مانده و شما باید کاری را بکنید که احساس خوبی به آن‌ها دست بدهد.

اگر می‌خواهید این کار تأثیر ده برابر داشته باشد در جمع او را تشویق کنید و برایش دست بزنید.

از تکنیک های ارتباطی قدیمی استفاده نکنید

در بیشتر مواقع، تلاش برای تاثیرگذاری و متقاعد کردن دیگران از روش‌‌های قدیمی استفاده می‌شود که دیگر مؤثر نیستند. مطمئن شوید شما این اشتباهات را در تکنیک‌‌های خود به کار نمی‌گیرید:

  • خیلی زود صمیمی‌شدن
  • گرفتن اطلاعات بیش از حد
  • متقاعدکردن افراد آن‌طور که دوست ندارید دربارۀ خود‌‌تان انجام شود.
  • تحت‌فشارگذاشتن یا تحمیل‌کردن
  • حرف خود را به کرسی نشاندن به قیمت ازدست‌رفتن تأثیرگذاری
  • عوض‌کردن طرز رفتار به‌منظور تأثیرگذاری

نفوذ کلام خود را افزایش دهید

نفوذ کلام یعنی قدرتی که از طریق آن دیگران را با حرف‌زدن کنترل کنید.

کاری کنید که کلامتان برای دیگران ارزش بالایی داشته باشد تا آن را بپذیرند و اجرا کنند.

تابه‌حال آرزو داشتید آن‌قدر کلام و سخنتان نفوذ داشته باشد که هرچیزی به دیگران بگویید آن را قبول کنند یا انجام بدهند؟ آرزوی شما برآورده شد. شما می‌توانید به چنین قدرت و نفوذ کلامی برسید. البته لازمۀ آن، تمرین زیاد و شور و اشتیاق بالاست که باید قبل از شروع داشته باشید.

در زندگی ما افرادی هستند که ناخودآگاه اطاعت‌پذیرند. آن‌ها نیاز دارند کسی باشد که به آن‌ها دستور بدهد. از این طریق آن‌ها دیگر نیاز به فکرکردن ندارند اما این دسته از افراد کم هستند، پس امید‌ی به‌ پیداکردنشان نیست.

دسته‌ی دیگری هستند که به‌شدت مستقل‌اند. آن‌ها دوست ندارند عضو اجتماعی بشوند که رئیس دارد. همیشه در هر کاری یک اتاق مستقل برای خود دارند و به‌شدت توانمندند که همهء این‌ها به‌خاطر استقلال‌طلبی آن‌هاست که باعث شده مجبور شوند آن‌قدر مهارت‌هایشان را تقویت کنند تا به کسی محتاج نشوند. این افراد مشکل اصلی‌اند و باید راهی به قلبشان پیدا کنید تا بتوانید اداره‌شان کنید.

اما راه نفوذ بر دل‌ها چیست؟ چطور می‌توانیم با کلاممان آن‌قدر در برابر دیگران محبوب باشیم که هر سخنی بر زبان می‌آوریم دوست داشته باشند؟ چه راهکاری می‌توانیم اتخاذ کنیم که با انجام آن دیگران زودتر به ما اعتماد کنند و حرفمان را قبول کنند؟

خلاصه، تمام راه و روش‌‌های افزایش قدرت و نفوذ کلام که افراد با نفوذ بلدند اما نمی‌خواهند به شما بگویند شامل موارد ذیل می‌شود:

زمان زیادی را صرف گوش‌دادن کنید

چرا این راز شمارۀ یک است؟ چون اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد.

شما باید به صحبت‌‌های مردم گوش کنید، حتی اگر بدانید که قرار است چه‌چیزی بگویند. اگر برای آن‌ها کاری نمی‌توانید بکنید، حداقل به صحبت‌هایشان گوش کنید. مردم نیاز دارند شنیده شوند. به‌خاطر داشته باشید که نیاز آن‌ها به شنیده‌شدن بیشتر از حل مسائلشان است. شما باید از امروز به حرف دیگران گوش کنید و در نظر داشته باشید آن‌ها نمی‌خواهند شما نصیحتشان کنید، پس هنگام صحبت‌کردن، زیاد به‌دنبال بالابردن دانشتان دربارۀ علایق مردم نباشید.

سؤالات زیادی بپرسید

نه‌فقط برای اینکه مردم می‌خواهند شنیده شوند.

پرسیدن سؤال می‌تواند باعث شود تا دقیقاً پی‌ببرید مردم چه می‌خواهند. اکثر اوقات چیزی که می‌خواهند با چیزی که می‌گویند فرق می‌کند، پس این هنر شماست که بفهمید مردم چه می‌خواهند.

شما اگر بفهمید مردم واقعاً چه‌چیزی می‌خواهند، آنگاه می‌توانید دقیقاً بفهمید چه پیشنهادی برای شما دارند.

اگر به افراد با نفوذ در هر کجا که باشند دقت کنید، آن‌ها یا زیاد صحبت نمی‌کنند یا در حال پرسیدن سؤال هستند.

یک ارتباط انسان ـ انسان بسازید

دیگران هم مثل شما انسان‌اند. آن‌ها هم یک‌ سری مشکلات، مشغولیت‌ها، تفریحات و ... در زندگیشان دارند. شما برای اینکه نشان دهید آن‌ها را به دید ابزار و وسیله نگاه نمی‌کنید، باید با مشکلاتشان احساس هم‌دردی کنید. اگر می‌خواهید هرچیزی به هرکسی گفتید بدون چون‌وچرا اجرا کند فقط کافی است یک بار به آن‌ها زنگ بزنید و فقط حالشان را بپرسید. آخرین مشکلی که داشتند را از آن‌ها جویا شوید که آیا حل کردند و نکتۀ آخر اینکه سعی کنید یک مشکل کوچک او را حل کنید.

شما با این کار محبتی در دلشان جای می‌گیرد که تا آخر عمرشان احساس می‌کنند به شما مدیون‌اند.

سپر‌‌تان را بیندازید

شاید برایتان سخت باشد که بخواهید زندگی خصوصیتان را با دیگران به اشتراک بگذارید تا آن‌ها احساس کنند شما چیزی برای پنهان‌کردن ندارید. زندگی خصوصی شما، خصوصی است و فقط برای شماست.

شما نباید آن را با کسی در میان بگذارید.

اما بعضی چیزهایی که شما خود‌‌تان می‌دانید فعلاً خصوصی است و در آینده عمومی خواهد شد را به کسی که می‌خواهید او را افسون کنید، بگویید. این کار شما برابر هزاران هزار جایزۀ نقدی است که به دیگران می‌دهید. شما با این کار جایگاهی به آن‌ها می‌دهید و آن‌ها احساس می‌کنند چقدر مهم‌اند که شما چنین رازی را به آن‌ها گفتید و برای حفظ این احساس همیشه سعی می‌کنند حرف شما را قبول کنند تا آن را از دست ندهند.

هیچ فرصتی را برای تشکر از دست ندهید

همین الان فکر کنید چه‌کسی آخرین بار به شما کمکی کرده یا لطفی در حق شما انجام داده است؟

فردا بروید جداگانه و در خلوت از او تشکر کنید.

این کار باعث می‌شود مردم احساس کنند کار بزرگی انجام داده‌اند. آن‌ها احساس می‌کنند شما قدرشان را می‌دانید پس همیشه به شما وفادار می‌مانند.

 اگر اشتباه کردید عذرخواهی کنید

چه‌کسانی اشتباه خود را قبول نمی‌کنند؟ افرادی با عزت‌نفس پایین.

آیا شما از کسی که عزت‌نفسش این‌قدر پایین است حرف‌شنوی می‌کنید؟ طبیعتاً خیر.

شما باید در هر فرصتی که اشتباه کردید از دیگران عذرخواهی کنید. شما با این کار به آن‌ها نشان دهید از عزت‌نفس بالایی برخوردارید و شخص معتمدی هستید. شما که خود‌‌تان را باور دارید، پس هرکس دیگری که با شما باشد باورش می‌کنید. پس همه سعی می‌کنند از شما حرف‌شنوی داشته باشند تا در جرگۀ شما باقی بمانند.

به مردم چیزی را بدهید که می‌خواهند

اگر به دیگران کمک کنید به چیزی که می‌خواهند دست پیدا کنند، برای همیشه مدیون شما خواهند ماند.

مردم دوست ندارند مدیون کسی بمانند و هروقت او را می‌بینند شرمنده شوند، پس لطف او را جبران می‌کنند.

اگر شما به دیگران کمک کنید، یا چیزی را به آن‌ها بدهید که می‌خواهند، شک نکنید که آن‌ها برای کمک به شما هیچ فرصتی را از دست نمی‌دهند.

اجازه ندهید دیگران شرمنده شوند

اگر دیگران در برابر شما شرمنده شوند، نهایت سعی‌شان را می‌کنند تا با شما ارتباطی نداشته باشند و این چیزی نیست که به‌دنبالش هستیم.

اگر فکر می‌کنید شخصی که از شما درخواست کار کرده برای آن کار مناسب نیست، چه‌کار می‌کنید؟ درخواست او را جواب می‌دهید، او را سر کار می‌گذارید یا با بازخوردی که از عملکرد ضعیفش داشته او را شرمنده می‌کنید؟ قطعاً خیر! در عوض شما می‌گویید کاش زودتر می‌گفتی... قولش را به کس دیگری دادم.

تلفن کنید

آیا این اواخر به‌ندرت به کسی تلفن می‌زنید؟ یا در عوض از شبکه‌‌های اجتماعی، اس‌ام‌اس و ایمیل استفاده می‌کنید؟

اگر این‌چنین است، دارید یک ارتباط مهم را از دست می‌دهید. تلفن و رابطۀ رودررو به ‌شدت اهمیت دارند و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جای آن را بگیرد: 1. در رساندن خبر‌‌های بد 2. رساندن خبر ترفیع یا پیشرفت‌‌های شغلی; شما هنگامی که به دیگران تلفن می‌کنید به آن‌ها نشان می‌دهید که آن‌قدر برایشان اهمیت قائل هستید که کارهایتان را زمین گذاشتید و گوشی تلفن را برای حرف‌زدن با او برداشتید. این یک راه قدرتمند برای ارتباط با افراد و تحت تأثیر قراردادن آن‌هاست.

اگر دقت کنید، همۀ رازهایی که گفته شد همان‌هایی بود که ما هم دوست داریم دیگران در برابرمان آن‌طور باشند. نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که افراد با نفوذ، شناخت زیادی از خود دارند که می‌توانند نیاز و حس مهم‌بودنشان را درک کنند و از آن راه به احساسات دیگران احترام بگذارند.

دارای شخصیت ممتاز شوید

شخصیت الگوی معمول تفکر، احساس و رفتار فرد است که از او انسانی متمایز می‌سازد. وقتی ابراز می‌کنیم که کسی شخصیت خوبی دارد، منظورمان این است که او دوست‌‌داشتنی و جالب است و بودن در کنار او تجربۀ خوشایندی است. همه می‌خواهند که برای دیگران جذاب باشند. برای رسیدن به این خواسته داشتن یک شخصیت خوب، حتی از ظاهری جذاب هم حیاتی‌تر است. در حقیقت هشتادوپنج درصد از موفقیت و شادی افراد در نتیجۀ کیفیت رابطۀ آن‌ها با دیگران شکل می‌گیرد. در نهایت این شخصیت شماست که تعیین می‌کند سایرین به شما جذب شوند یا از شما فاصله بگیرند. در حالی که تنها تا انداز‌ه‌ای قدرت داریم ظاهرمان را تغییر دهیم، این توانایی را داریم که شخصیت خود را تا هر اندازه که می‌خواهیم ارتقا دهیم. ما می‌توانیم صفات و ویژگی‌‌های یک شخصیت قوی را که مناسب و مطلوب می‌دانیم در خود تقویت کنیم.

معرفی کتاب شکست بیکاری:

چرا هنوز بیکار هستم؟ با وجود داشتن بهترین نمرات دانشگاهی از بهترین دانشگاه‌ها و بهترین توانایی‌ها چرا من حتی به مصاحبه هم دعوت نمی‌شوم؟ چرا تنبل‌ترین دوست من به راحتی در بهترین شرکت استخدام شده است اما من هنوز بیکارم؟

شاید بارها این سؤالات و ده‌ها سؤال منطقی دیگر را از خودتان پرسیده‌اید، احتمالاً سرخورده و ناامید با پاسخ‌هایی مانند اذعان به وجود پول، رابطه، پارتی و حتی استفاده ابزاری از چهره و بدن در فرآیند استخدام در ایران خود را راضی کرده‌اید و نهایتاً از آرزوهای خود دست کشیده‌اید، رشته‌ای که سال‌ها با هزاران امید و آرزو عمر خود را به تحصیل در آن صرف کرده‌اید به کناری گذاشته و به جبر زمانه اکنون در محیطی بسیار پایین‌تر از استاندادرهای ذهنی خود مشغول به کار هستید! و شاید حتی جذب بازارهای مشاغل کاذبی همچون بازاریابی هرمی و... شده‌اید!

شاید این حرف کمی تلخ و ناراحت کننده باشد اما باید بدانید که: هیچ کس به جز خودتان (نه والدین، نه جامعه و نه حتی پارتی و رابطه) در عدم استخدام شما مقصر نیست.

بخش عمده‌ای از مشکلات نیروی کار جوان برای یافتن شغل به عواملی مانند نداشتن مهارت‌های اولیه، دانش تخصصی و... بازمی‌گردد. متأسفانه هیچ یک از این موارد در سیستم آموزشی مورد توجه نیست و حتی رزومه‌نویسی را که نکته‌ای پایه‌ای و اساسی محسوب می‌شود هم آموزش نمی‌دهند. این مسائل منجر می‌شود تا جویندگان کار با مشکلات بسیاری مواجه شوند و از دستیابی به موقعیت شغلی مناسب ناتوان باشند.

جای خالی آموزش در زمینه‌ی نحوه‌ی رزومه‌نویسی، آمادگی برای مصاحبه‌ی حضوری و از آن مهم‌تر نحوه‌ی رفتار در محیط کار به شدت در بازار کار ایران احساس می‌شود. با این اوصاف، کتاب شکست بیکاری (Overcome Unemployment) را می‌توان نتیجه‌ی دغدغه‌ی مشترکی دانست که به وسیله‌ی پیمان احمدی و نیما بریری (Nima Boreyri) تدوین شده است. نویسندگان این کتاب تلاش کرده‌اند تا حد ممکن اطلاعات مورد نیاز را بومی‌سازی و با تجربیات خود تلفیق نمایند تا اینگونه کتاب حاضر را به راهنمایی جامع تبدیل کنند.

مطالعه‌ی کتاب شکست بیکاری به چه کسانی توصیه می‌شود:

اگر به دنبال کار می‌گردید و یا اگر فکر می‌کنید شایستگی شغل بهتری را دارید، حتماً کتاب شکست بیکاری را بخوانید؛ چرا که این کتاب شما را با مهارت‌ها و نکات مورد نیاز برای کاریابی آشنا می‌کند و گنجینه‌ای ارزشمند محسوب می‌شود.

خرید کتاب صوتی شکست بیکاری از نوار

خرید کتاب الکترونیکی شکست بیکاری از کتابراه

خرید کتاب صوتی شکست بیکاری از کتابراه

خرید نسخه کاغذی کتاب شکست بیکاری از مثبت دانش

ارسال نظر
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)